شهادت زین العابدین امام سجاد علیهالسلام
مرهم به زخم دل جز اشک روان نداشت بودش هـزار درد و تـوانِ بـیـان نداشت دانـی چــرا ز آل پـیـمـبـر کـشـیـد دست نقشی دگـر به کـار سـتم آسـمـان نداشت تنها زمین نداشت به سر دست از فـلک پایی به عـزم پیشنهـادن، زمـان نداشت یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ آمد ولی ز بـاغ نـصـیـبی خـزان نداشت دانی به کـربلا ز چه او را عـدو نکشت تا کوفه زنـده مانـدن او را گمان نداشت از تب زبس که ضعف بر او چیره گشته بود میخواست بگذرد ز سر جان، توان نداشت یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک میرفت، یک ستاره به هفت آسمان نداشت در تـرکش دلـش که دو صد تـیر آه بود میبرد و غیـر قامت زینب کمان نداشت |